سفارش تبلیغ
صبا ویژن
تاریخ : شنبه 90/11/29 | 9:18 صبح | نویسنده : Tohid VM

 

در باور یونانیان باستان هر پدیده ای یک خدایی داشت. همه خدایان هم یک
خدا یا پادشاه بزرگ داشتند که اسمش زئوس بود. یک شب به مناسبتی زئوس همه
خدایان را به جشنی در معبد کوه المپ دعوت کرده بود  .
دیوانگی و جنون هم خدایی داشت بنام مانیا. مانیا چون خودش خدای دیوانگی
بود طبیعتا عقل درست و حسابی هم نداشت بود  ....!
خدایان از هر دری سخنی می‌گفتند تا اینکه نوبت به آفریدیته رسید که خدای
عشق بود. حرف‌های خدای عشق به مذاق خدای جنون خوش نیامد و این دیوانه
عالم ناگهان تیری را در کمانش گذاشت و از آنسوی مجلس به سمت خدای عشق
پرتاب کرد. تیر خدای جنون به چشم خدای عشق خورد و عشق را کور کرد .
هیاهویی در مجلس در گرفت و خدایان خواستار مجازات خدای جنون شدند. زئوس
خدای خدایان مدتی اندیشه کرد و بعد به عنوان مجازات این عمل، دستور داد
که چون خدای دیوانگی چشم خدای عشق را کور کرده است، پس خودش هم باید تا
ابد عصا کش خدای عشق شود. از آن زمان به بعد عشق هر کجا می‌خواهد برود
جنون دستش را می‌گیرد و راهنمایی‌اش می‌کند.
به همین دلیل است که می‌گویند عشق کور است و عاشق دیوانه و مجنون می‌شود.
پس تیر و قلب و نقش این دل تیر خورده ای که می‌بینید ریشه در اسطوره های
یونان باستان دارد.
بعدها رومیان باستان آیین و اسطوره های یونانیان را پذیرفتند و تنها نام
خدایانشان را عوض کردند. در افسانه‌های روم باستان زئوس را ژوپیتر، خدای
جنون را ارا و خدای عشق را ونوس می‌نامیدند.
در نتیجه به باور آنها ارای دیوانه چشم ونوس زیبا را کور کرد .

راستی روز سپندارمذگان یا همون روز عشق مبارک ؛ عشق بینا و عاقل

البته  دو روایت درخصوص روز سپندارمذگان هست

یکی امروز و دیگری روز 5 اسفند که روایت دوم به استناد مورخین باستانی به واقعیت نزدیکتر است

به هر حال آرزوی ما خوش روزی و خوش وقتی شما در تمام لحظات است






تاریخ : شنبه 90/11/29 | 8:48 صبح | نویسنده : Tohid VM

 

در باور یونانیان باستان هر پدیده ای یک خدایی داشت. همه خدایان هم یک
خدا یا پادشاه بزرگ داشتند که اسمش زئوس بود. یک شب به مناسبتی زئوس همه
خدایان را به جشنی در معبد کوه المپ دعوت کرده بود.
دیوانگی و جنون هم خدایی داشت بنام مانیا. مانیا چون خودش خدای دیوانگی
بود طبیعتا عقل درست و حسابی هم نداشت بود....!
خدایان از هر دری سخنی می‌گفتند تا اینکه نوبت به آفریدیته رسید که خدای
عشق بود. حرف‌های خدای عشق به مذاق خدای جنون خوش نیامد و این دیوانه
عالم ناگهان تیری را در کمانش گذاشت و از آنسوی مجلس به سمت خدای عشق
پرتاب کرد. تیر خدای جنون به چشم خدای عشق خورد و عشق را کور کرد.
هیاهویی در مجلس در گرفت و خدایان خواستار مجازات خدای جنون شدند. زئوس
خدای خدایان مدتی اندیشه کرد و بعد به عنوان مجازات این عمل، دستور داد
که چون خدای دیوانگی چشم خدای عشق را کور کرده است، پس خودش هم باید تا
ابد عصا کش خدای عشق شود. از آن زمان به بعد عشق هر کجا می‌خواهد برود
جنون دستش را می‌گیرد و راهنمایی‌اش می‌کند.
به همین دلیل است که می‌گویند عشق کور است و عاشق دیوانه و مجنون می‌شود.
پس تیر و قلب و نقش این دل تیر خورده ای که می‌بینید ریشه در اسطوره های
یونان باستان دارد.
بعدها رومیان باستان آیین و اسطوره های یونانیان را پذیرفتند و تنها نام
خدایانشان را عوض کردند. در افسانه‌های روم باستان زئوس را ژوپیتر، خدای
جنون را ارا و خدای عشق را ونوس می‌نامیدند.
در نتیجه به باور آنها ارای دیوانه چشم ونوس زیبا را کور کرد.




تاریخ : یکشنبه 90/11/23 | 7:41 صبح | نویسنده : Tohid VM

غزل زیبای اجتماعی از استاد عاصم اردبیلی

 

چیخسا  اوکی دن

 

ساقی زامان ون جبری منی سالسا دا هی  دن

سرشار ائله جان ساغرینی قیرمیزی می  دن

 

هجران ستم ین نن اوجالیب گویلره ناله م

سوس دی منی آنجاخ  سوروش احوالی می نی  دن

 

من مدرسه د ن تکجه بو بیر نکته  نی قاندیم

مشکیل آپارام فایدا الف دن نه  ده بی دن

 

قانماخ نه قدر چوخ او قدر یانماغ ون آرتیق

بخت ون بو قدر باغرینی چاتلاتما گیلی دن

 

دونموش بئین نه گون ده کسر یوخدی  اریت  سون

بوشلا قوزی  یی باشلاما افسانه  گونی دن

خرمایه یوخون  لاش نئجه کی حضرت زاهید

گؤز یومدی خدادن ولی گؤز  یوممادی ری دن

 

قاضی  کی قضاوت ده اؤگی دوغماسی اولدی

باج آلمالیدی حشره کیمین دوغما اؤگی دن

 

ایمان ائوی کفرون پیله  گی  نن ییخیلان دی

هر  ئیرده عمل قصری  اگر  سوست  اولا  پی  دن

 

قانماز ائله قانماز دی باشی عرشه ده چاتسا

یوخ فرقی پاریس دن  اولا صادر یا رضی دن

 

باغ  لاردا ئیرین برکیده بیلسه قره قارقا

بولبول چیخا بیلمز یازا قورتارسا دا دی دن

 

انسانی فنر مثلی کی ییغدون آچیلان دا

گاه آنکارا دان باش چیخادار گاهی دوبی  دن

 

سانما کئ  یی ب ظلم  کارا  قارشی قلم لر

تابوته دؤنر تخت ،  قلم چیخدی کی کئ دن

 

ایسترسن اولاغ یول  لا نا قارداش یمین آرتیر

عیسی ائله ین معجزه نی اومما  هوچی دن

 

رستم سن اگر گوج  لی اولا نماز سان اجل دن

سلطان سان اگر  فایدالان افسانه ی کی دن

 

جسم ون سنه خالیق دن امانت دی دمین توت

من نن سؤز ائشید ائیله حذر اوچ دنه پی  دن

 

پئل دی  بو اوچ  ون ان پوتاسی هر  قدر آرتسا

قاپماخدا یقین سبقت آلار سان آنا لی  دن

 

پارتی نظریم دی ا ُ  ایکینجی  پی یه  دایر

پارتی لا آشان ایش سالاجاخ پی سری هی دن

 

آیدین دی اوچ ونجی پی علامت دی پلو دان

بوکسون کیسه سی گؤر نه یه واریث دی کلی دن

 

دوز گون سؤزونه " عاصم  " اگر مشتری قالسا

ائل لر آرا نشر اولما لی دی چیخسا اوکی  دن

 

 




  • paper | وبلاگ شخصی | بن تن
  • کد موسیقی برای وبلاگ